متن ترانه خلاق از محسن چاوشی

ببر به نام خداوندت که لطف خنجر ابراهیم به تیز بودن احکامست
نبخش مرتکبانت را تو حکم واجب الجرایی
و عشق جوخه ی اعدامست
بدست آه بسوزانم که شعله ور شدنم دودست
کفن به سرفه بپوشانم
که سربسر بدنم دودست و نخ به نخ دهنم دودست
غمت غلیظ ترین کامست هی
و نخ به نخ دهنم دودست
غمت غلیظ ترین کامست هی
سرنگها همگان قرمز و رنگها همگان قرمز سما مولویان قرمز
جهان کران به کران قرمز
که نبشی از رژ گلگونت هنوز بر لب این جامست
بگو ستاره ی دردانه در انزوای رستخانه
کدام کوزه شکست آن روز که با گذشتن
نه صد سال هنوز حلقه ی دستانش به دور گردن خیام است
هنوز حلقه ی دستانش به دور گردن خیام است
ببین چقد اسیرم من چنان بکش که پس از مردن هزار بار بمیرم من
دسیسه های تو میبینی
ورید پاک امیرم که در تدارک حمام است چه حکمتیست در این مردن
در عاشقانه ترین مردن
و مغز را به فضا بردن و گریه را به خلا بردن
چه حکمتیست که در آغاز نگاه من به سرانجام است
چه حکمتیست که در آغاز نگاه من به سرانجام است