دانلود آهنگ سالار عقیلی آواز نگاه کن

متن ترانه آواز نگاه کن از سالار عقیلی

نگاه کن که غم درون دیده ام

چگونه قطره قطره آب میشود

چگونه سایه ی سیاه و سرکشم

اسیر دست آفتاب میشود

نگاه کن تمام هستیم خراب میشود

شراره ای مرا به کام میکشد

به اوج میبرد مرا به دام میکشد

کنون که آمدیم تا به اوجها

مرا بشوی با شراب موجها

مرا دگر رها مکن

مرا از این ستاره‌ها جدا مکنمرا دگر رها مکن

مرا از این ستاره‌ها جدا مکن

در وصف نیاید که چه شیرین دهنست آن

اینست که دور از لب و دندان منست آن

عارض نتوان گفت که دور قمرست این

بالا نتوان خواند که سرو چمنست آن

خالست بر آن صفحه سیمین بناگوش

یا نقطه‌ای از غالیه بر یاسمنست آن

عارض نتوان گفت که دور قمرست این

بالا نتوان خواند که سرو چمنست آن

خالست بر آن صفحه سیمین بناگوش

یا نقطه‌ای از غالیه بر یاسمنست آن

مردی که ز شمشیر جفا روی بتابد

در کوی وفا مرد مخوانش که زنست آن